اعتصابات کارگری در ایران: این بار فرق میکند .........

اشتباه است اگر مرحله جدید بحران کنونی، که با ترکیدن حباب سودگرانه سال ۲۰۰۸ آغاز شد، بعنوان تکرار الگوی دهه های طولانی رونق و رکود، ارزیابی شود. چنین نگرشی، منشاء سوء تفاهم فاحشی خواهد بود نسبت به بن بستی که سرمایه داری امروز دچار آن شده است.

به همین درجه، ارزیابی این یا آن اعتصاب، این یا آن اعتراض در چارچوب قدیمی، یعنی اینکه با مذاکرات صنفی و پذیرش بعضی اقدامات ریاضتی ( بنابراین تدارک برای حملات بیشتر به کارگران ) دوباره « مثل همیشه » جدال پایان یافته و مصالحه صورت خواهد گرفت، به همان اندازه خطاست. این نگرش از درک عمق شرایط غیر قابل تحمل و زمینه مادی مبارزه جویی که کارگران بسوی آن سوق داده شده اند، ناتوان است.

این بدان معنا نیست که سرمایه داری تحت سنگینی ِ تناقضات درونی خود، از هم پاشیده و پیروزی کارگران اجتناب ناپذیر خواهد بود. کاملا بر عکس، این به سادگی نشانگر آنست که مبارزه طبقاتی در هفته ها و ماه های آینده، عریان تر و شدید تر از دهه های گذشته در جریان خواهد بود. و طبقۀ حاکم مثل همیشه از سرکوب وحشیانه و بیرحم خود و همچنین از ترفندهای کثیف همیشگی که توسط رفرمیست های جناح چپ سرمایه انجام میشود، بیشترین استفاده را خواهد کرد.

این دقیقا همان چیزی است که در هفت تپه اتفاق افتاد. اول اسماعیل بخشی با ۱۸ کارگر دیگر و یک خبرنگار / فعال اجتماعی زن، سپیده غلیان دستگیر شدند. یک روز بعد، علی نجاتی، یکی از اعضای بازنشسته سندیکای هفت تپه علی رغم داشتن بیماری قلبی و تحت درمان بودن، توسط نیروهای امنیتی در اواسط شب از خانه اش ربوده شد. در طی چند روز آینده، شماری از فعالان دیگر کارگری، به مراکز امنیتی در شوش فراخوانده شدند که پس از چند ساعت بازجویی، آزاد شدند. همه اینها بنظر میرسد که برای ایجاد فضای ترس در محلات کارگری طراحی شده باشند. سپس با آزادی بعضی از نمایندگان، ایجاد فضای سوء ظن بین کارگران، از طرف نیروهای امنیتی دنبال شد. بدنبال این تحرکات، اعلام شد که دو ماه از حقوق های عقب افتاده در ظرف دو سه روز آینده پرداخت خواهد شد! علی رغم همه اینها، اعتراضات ادامه یافت، اما به لیست مطالبات، آزادی کارگران دستگیر شده نیز اضافه شد.

ویدئوی تاریخ ۲۱ نوامبر نشان می دهد که کارگران با خانواده هایشان به اعتراضات خود در بیرون از فرمانداری شوش ادامه داده و پلاکاردهای حاوی اسم و عکس کارگران دستگیر شده، اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، مسلم آرمند و حسن فاضلی را با خود حمل میکنند و خواستار آزادی آنها هستند. آنها شعار میدهند که « کارگر زندانی آزاد باید گردد». یکی از کارگران میگوید:

مگر اسماعیل بخشی و آرمند غیر از حرف ما چیز دیگری میگفتند...........بعضی ها میخواهند که جواب مسله رو ندهند صورت مسله را پاک میکنند، تو میخوای صورت مسله را پاک کنی تو میخوای بیاندازی گردن بخشی و آرمند برای چی ؟ ..............

یک کارگر در پاسخ به یک سخنران از وزارت کار، میگوید:

آقای عزیز تو که شکمت سیر است بخدا تو میگی که منو درک میکنی به والا تو ما رو درک نمیکنی چطوری میخوای منو درک کنی از قدیم گفته اند شکم سیر از گرسنه خبر نداره.....

در خاتمه این اعتراض یک کارگر میگوید که :

ما همه چیز داریم اما هیچی نداریم! (۱)

در حالی که همه این اتفاقات در جریان بوده، مقامات دولتی مخفیانه با اسد بیگی، مالک جدید جوان در دفتر استانداری خوزستان ملاقات میکنند. همان اسد بیگی که گفته میشد، ۸۰۰ میلیون دلار وام دولتی دریافت کرده و ناپدید شده است. جالب توجه است که ناپدید شدنش در روز ۱۸ نوامبر، یعنی همان روزی که بخشی دستگیر شده بود، توسط غلامحسین محسنی اژه ای، معاون اول رییس قوه قضاییه، گزارش شده بود؛

اژه‌ای در این جلسه گفت که بنده فقط واقعیت‌هایی را عرض می‌کنم، زیرا بسیاری از اخبار صحت ندارد، مثلا مدیرعامل شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه فراری است و اصلا زندان نیست که فرصتی به او داده شود تا مشکلات را حل کند. (۲)

یک ویدیو از این آقای « فراری » در فضای مجازی در ۲۶ نوامبر ظاهر شد. در این ویدئو، اسد بیگی پس از چاپلوسی از مقامات عالی کشور و قوه قضاییه، مدعی شفاف سازی میشود، اما یک کلمه هم در باره این شفاف سازی حرفی نمیزند و سپس ادامه میدهد؛

...و همچنین حمایت همه جانبه نظام از بخش خصوصی که این روزنه را در قلب ما ایجاد کرد که ما بتوانیم هر چه بهتر و توان بالاتر به راهمان و اهدافمان فکر بکنیم . این اعتصاب بجز ایجاد بی نظمی و مشکلات عدیده برای مردم عزیز ما هیچ چیز دیگری را به ارمغان نخواهد آورد. این را به تمام عزیزانم اعلام میکنم که این مجموعه به هیچ عنوان به بخش دولتی باز برگردانده نخواهد شد و خصوصی باقی خواهد ماند و از همه شما عزیزان درخواست دارم که به کانال های معاند و افراد معاند نظام که مشکل با نظام ما دارند و مملکت مان دارند گوش ندهند چه را که این افراد به غیر از سودجویی و اینکه به اهداف سیاسی خودشان برسند هیچ هدف دیگری را دنبال نمیکنند. باید همه ما بدانیم که کس هایی که انور آب نشسته اند نه برای ما نانی خواهند آورد ونه برای ما اعتبار و عزتی... (۳)

تظاهرات ادامه یافت. تمام اقدامات رسمی، از جمله مداخله نمایندگان خانه کارگر، اصلاح طلبان، چهره های مذهبی ... با مقاومت کارگران مواجه شدند. جالب توجه است که در یک ویدیویی که مقامات / نیروهای امنیتی در تلاش برای منحرف کردن توجه کارگران به چیز دیگری، مانند زندگی پیامبر... احتمالا چطور زندگی میکرد .... یا خبر اخیر جمال قاشچی، از طرف یک کارگر چه پاسخی میگیرد:

ما گرسنه ایم آقا، آدم گرسنه هه کاری از دستش میاد خدا گواهه، ببین چطور دست های من میلرزه ، بچه دارم نمیتونم ترخیص ش کنم استفراغ میکنه ....

وقتی که طرف راجع به پیغمبر صحبت میکند او حرف او را قطع کرده و می گوید:

ای کاش که پیغمبری می آمد و بداد ما میرسید ...... ببین چطور دست های من میلرزه این ظلمه ....

دوباره صحبت طرف مقام رسمی/ امنیتی را که معلوم نیست چی هست قطع کرده و میگوید:

بابا قاشچی قاشچی ...گور پدر قاشچی، ما چیکار به قاشچی داریم، بابا این همه قاشچی اینجاست..... (۴)

با این حال، هیچ نشانی از عقب نشینی در اعتراضات ۲۹ نوامبر، مشهود نبود. تلاش های مکرر نمایندگان مجلس، برای متقاعد کردن کارگران برای بازگشت به کار، با پاسخ قاطعانه آنها روبرو شد که این ویدیو نشان می دهد. کارگران در مقابل یاوه گوئی های این مقام دولتی، با شعار بخشی بخشی بخشی ... پاسخ دادند. علاوه بر این، یکی از کارگران، با صدایی آرام در مورد اسد بیگی (مالک فراری) سؤال میکند که نشانگر آنست که کارگران باید از برگذاری جلسه مخفی آگاه بوده باشند، کارگران یکپارچه شعار دادند: « کارگر زندانی آزاد باید گردد » ، « اسماعیل را دستگیر کردند، ما همه بخشی هستیم »! (۵ )

حتی تا سی ام ماه نوامبر نیز، نشانه ای از عقب نشینی در اعتصاب و اعتراضات نبود. از ویدیوهای دیگر، چنین به نظر می رسد که تمرکز بر روی شعار « کارگر زندانی آزاد باید گردد » بوده باشد. (۶)

در اول دسامبر، ۲۷ مین روز اعتصاب و تظاهرات کارگران هفت تپه، دولت یک هیئت را برای مذاکره به شوش میفرستد، این هیئت مثل قبل تلاش کرد تا کارگران را با وعده های توخالی از ادامه اعتصاب و تظاهرات اعتراضی منصرف کنند. با این وجود، کارگران هفت تپه در برابر نمایندگان دولت کوتاه نیامدند و وعده های آنها را رد کردند و همچنان بر خواسته های خود که تا پیش از آن بارها اعلام شده بود تأکید ورزیدند؛

پرداخت سه ماه حقوق و تمامی مطالبات مالی

برگشت شرکت به بخش دولتی

آزاد کردن زندانیان

اجرای طرح طبقه بندی و قراردادها

اجرای عدالت و اشد مجازات برای سهامداران نیشکر هفت تپه

هیچگونه پرونده امنیتی برای هیچیک از نمایندگان و کارگران تشکیل نشود. (۷) و (۸)

بعدا، رسانه های خبری اعلام کردند که:

کیومرث کاظمی روز شنبه در آیینی با حضور تعدادی از مسئولان استانی و شهرستانی و نمایندگان کارگران به عنوان مدیرعامل جدید شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه معرفی شد.

هیچ اطلاعاتی درباره اینکه این « نمایندگان کارگران » چه کسانی بودند وجود ندارد. با این حال، مدیر عامل جدید در آن مراسم گفت:

هفت تپه از هر چیزی دیگر برای من مهمتر است و همه بدانند این شرکت خانه دوم همه ما است. مالک و مسئولان استانی و شهرستانی از من خواستند مسولیت این شرکت را بپذیرم و با کمال میل پذیرفتم پس همه با هم برای رفع مشکلات کارخانه و شکوفایی آن باید کمک کنیم. با اختیار تام مدیریت کارخانه را برعهده گرفتم و فقط در خرید و فروش این شرکت ورود نمی کنم لذا اگر کسی نمی خواهد ادامه کار دهد و کارشکنی بکند جایش در شرکت نیست. (۹)

ما نمی دانیم چه اتفاقی در آن روز اتفاق افتاده و یا چگونه کارگران به کار خود بازگشتند. یوسف یار علی، یک کارگر از هفت تپه این را در یادداشتی که در رسانه های اجتماعی پخش شد، چنین بیان کرد:

همان گونه که خبر دارید اعتصاب شکنان ، نیروهای تحت فرمان ولایتمداران، خانه کارگری ها ، پیروان شوراهای اسلامی و نیروهای بینابینی که بعنوان مصداق یکی به نعل و یکی به میخ می زنند یعنی از اعتصاب شکنان و ولایتمداران دفاع و حمایت می کنند در همان حال نقش حمایت از ادامه دهندگان اعتصاب را نیز بازی می کنند، همگی دست به دست دادند و همراه با ماموران و سرکوبگران نظامی و اداری، کارفرما و مدیریت در اشکال مستقیم و غیر مستقیم شکستن اعتصاب را بر کارگران تحمیل کردند، (۱۰)

در چهارم دسامبر سندیکای هفت تپه اعلام کرد که

در پی مراجعات خانواده های اسماعیل بخشی و سپیده قلیان برای پیگیری وضعیت فرزندانشان و همچنین پیگیریهای حقوقی وکیل نامبردگان، خانواده ها طی دیدارهای کوتاهی هر کدام موفق به ملاقات عزیزان خود شده اند و متوجه شده اند که متاسفانه هر دوی آنها شدیدا مضروب و تحت فشارهای روحی و جسمی شدید بوده و هستند. مطابق گزارشات واصله، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، از نظر جسمی وضعیت بسیار وخیمی داشته اند. آنان در ملاقات حتی قادر به تشخیص زمان و اینکه چه وقت از شبانه روز است هم نبوده اند (۱۱)

در تاریخ ۱۱ دسامبر، اسماعیل بخشی آزاد شد. اما تا دسامبر ۲۳ هیچ نشانه ای از او وجود نداشت و هیچ خبرنگاری موفق نشد تا او را قبل از این تاریخ ببیند یا از او گزارشی تهیه کند تا اینکه خود او در پست اینستاگرامی اش با دو عکس نخستین روز آزادی و همچنین روز بازگشت به کار خود که خطاب به مردم ایران و تحت عنوان «تقدیرنامه» منتشر شد، نوشت:

«با اینکه دیگر معنای آزادی را دیگر نه می فهمم، نه درک می کنم، اندکی احساس آزادی کردم».

بخشی با اشاره به اینکه مردم در

«سخت ترین لحظات زندگی اش» به یادش بودند، افزود: «در روزهای گذشته، در شرایطی بودم که نه قلم یاری می‌کرد و نه ذهن و جانم، حتی واژه ها هم با من بیگانه شده بودند اما دیگر تاب این بار سنگین را ندارم. پس می‌کوشم با روح پریشانم، لکنت زبانم و قلم لرزانم، در ثنای قطره ای از مهرتان چیزی بنگارم». (۱۲)

این کارگر نیشکر هفت تپه همچنین از کارگران، سندیکاها و تشکل‌های کارگری،‌ معلمان،‌ دانشجویان، جامعه پزشکان و پرستاران، بازاریان، تمام اصناف و انجمن ها، هنرمندان، نویسندگان و شاعران که حامی اش بودند و مهر ورزیدند،‌ تشکر کرد.

آیا همه چیز پایان یافته ؟

همان روزی که رسانه های عمومی گزارش دادند که کارگران به سر کار خود بازگشته اند، گزارش های غیر رسمی حاکی از این بود که برخی از بخش ها هنوز در اعتصاب هستند که چند روز بعد تأیید شد. (۱۳)

اگر چه تجمعات کوتاه و مقطعی کارگران تا آزادی اسماعیل بخشی ادامه داشت. اما علی رغم همه اینها، می توان گفت که این اعتصاب مشخص فعلا پایان یافته است، در این مورد ما نیز همانی را تکرار میکنیم که یوسف یار علی، در یادداشت خود گفته است :

غلط است اگر کسی فکر کند ما نمی‌دانستیم دولت و خائنین موفق به شکستن اعتصاب خواهند شد. و غلط است اگر کسی فکر کند که ما نمی دانستیم با این اعتصاب امکان تسخیر کارخانه یا کنترل کارگری ممکن نمی شود، ما می دانستیم و می دانیم و کارگران می دانند!!! برای رسیدن به زندگی شورایی، تسخیر کارخانه و کنترل کارگری به مبارزات بسیار بزرگتر و به همبستگی بسیار گسترده طبقاتی احتیاج داریم، و برای پیشبرد چنین اهدافی باید تسخیر قدرت سیاسی توسط طبقه کارگر انجام شود اما برای رسیدن به همچنین اهداف والایی، البته که نیاز است از یک نقطه ای مانند هفت طبقه یا مانند فولاد ، هپکو، آذرآب وپتروشیمی ها یا معدن چادر ملو و ... شروع کرد ، لذا از هفت تپه شروع شد و ضمن اینکه در هفت تپه ادامه دوباره خواهد داشت وبدون شک از کارخانه های دیگر نیز بزودی شروع خواهد شد ، مبارزه فوق در هفت تپه فقط یک گام نخست در شروع بود برای طرح زندگی شورایی تا کارگران بدانند حقشان را در کجا و با چه شکلی می توانند بگیرند، ما همچنان خواهان زندگی شورایی هستیم و برای دست یابی به زندگی شورایی از هر کوششی استفاده خواهیم کرد و در مقابل آن از هیچ مشکلی نمی‌ترسیم ما در محل مبارزه حضور داریم و بدون شک در آینده نزدیک دست در دست بقیه کارگران دوباره خیابان ها و شهرها وکل کشور را در زیر پای کارگران به لرزه درخواهیم آورد ، ما کارگرانی هستیم که به حق و حقوق طبقاتی خودمان آگاه شدیم و دست از خواسته‌ها خود برنخواهیم داشت تا زمانی که حکومت سرمایه داری را سرنگون و حکومت شورایی کارگری را برقرار کنیم، تا در حکومتی شورایی زندگی انسانی و راهی های رشد استعداد های اعضای جامعه را برای کارگران و برای تمام مردم ایرانبه ارمغان بیاوریم،به امید چنین روزی. (۱۴)

اعتصاب هفت تپه در ماورای مرزهای سنتی صنفی:

آنچه که در جریان اعتصاب در هفت تپه اتفاق افتاد، یک شروع روشن و امیدوارانه جنبش طبقه کارگر ایران بود تا از سنت محدود قانونی اتحادیه پا را فراتر بگذارد. کارگران هفت تپه به روشنی و قاطعیت نشان دادند که آینده متعلق به شوراهاست.

اعتصاب هفت تپه به طور رسمی به مدت ۲۷ روز ادامه یافت، اما امروز ۲۳ دسامبر، اعتصاب کارگران فولاد اهواز وارد ۴۴ مین روز خود شد. هفته گذشته، دهها کارگر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند. گزارش شده است که کل شهر اهواز با بیش از 1 میلیون نفر جمعیت، تحت جو امنیتی بوده است. شعار آنها امروز عمدتا « کارگر زندانی آزاد باید گردد » و همچنین خواستار کناره گیری فرماندار اهواز شده اند. (۱۵) (۱۶)

فقط یک نگاه به این ویدیو نشان می دهد که اعتراضات کارگران فولاد اهواز تا چه حد تحت تأثیر اعتصابات هفت تپه قرار گرفته است. در این ویدئو کریم سیاحی به کارگران دیگر می گوید:

اگه تهدیدتون‌ کردند نترسید! حتی اگه خواستن اعدامتون کنند بازم‌ نترسید؛ (۱۷)

در طول ۴۰ سال حکومت جمهوری اسلامی، تمایل برای پیوند مبارزات پراکنده به هم، هرگز چون امروز ایران، به این اندازه مورد توجه قرار نگرفته بود. در بسیاری از اعتصابات و اعتراضات کارگران، دانشجویان، معلمان، رانندگان کامیون ...... در سراسر ایران، آزادی کارگران زندانی هفت تپه و کارگران فولاد تقریبا مطالبه همه آنها شده است. مرزهای سنتی صنفی، قومیتی، مذهبی، جنسیتی تا چنان درجه ای شکسته شده اند که در تهران، بازنشستگان نیروهای مسلح مقابل مجلس ایران (۱۸ ) تجمع کردند و در میان خواسته های خود، آزادی همین کارگران را هم فهرست کردند. خواسته های کارگران هفت تپه برای اداره شورایی، در حال حاضر در شوش شاید خاموش شده باشد، اما طنين صداي آن خیلی فراتر از شوش پیچیده است. حالا کل جامعه توجه بیشتری به مبارزه کارگران پیدا کرده است. شکی نیست که در آینده این اعتصاب به عنوان نقطه عطفی در جنبش طبقه کارگر ایران مطرح خواهد شد. به طور قابل پیش بینی، تمام طیف های اپوزیسیون به طور فزاینده ای از این عرض اندام کارگران با تعریف و تمجید یاد کرده اند. آنها تلاش میکنند که این اعتصاب را به عنوان بخشی از مبارزه عمومی کل ملت در تمایل ابدی خود برای « آزادی » یا حتی بدتر از آن برای « دموکراسی » جا کنند.

اپوزیسیون

در میان فهرست رنگارنگ اپوزیسیون، سلطنت طلبان حضور خود را در رسانه های عمومی و اجتماعی افزایش داده اند. به گفته خودشان، جنبش « در ماه های اخیر به طور بالقوه زمینه پویایی بیشتری را پذیرفته است ». رضا پهلوی، پسر شاه در مرکز این سیرک قرار دارد. در روز جمعه ۱۴ دسامبر، انستیو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، یک میزگرد برگزار کرد که در این میزگرد او اظهار کرد « بله، ما می‌خواهیم شاهد تغییر رژیم در ایران باشیم ». هنگامی که از او سئوال شد که فکر می‌کنید دولت ترامپ برای حمایت از به‌ اصطلاح جنبش دموکراسی‌خواهی در ایران، چه سیاستی باید در پیش گیرد؟ پاسخ داد:

... پیام‌رسانی و برقراری ارتباط بین مردم ایران و ارتباط مردم ایران با جهان خارج، اهمیت کلیدی دارد. یکی از سودمندترین راه‌ها، قطعا این است که به رسانه‌هایی که از خارج برای ایرانیان برنامه پخش می‌کنند، بگویند سوگند بقراط بخورید. یعنی آسیب نرسانند. این رسانه‌ها با پول مالیات مردم آمریکا و بریتانیا تامین می‌شوند، اما عوامل اصلاح‌طلبان به‌شدت در آنها نفوذ کرده‌اند و از رژیم حمایت می‌کنند. این وضعیتی است که با سیاست‌گذاری، به‌سرعت قابل تغییر است. دوم، همان‌طور که گفتم، می‌شود سرمایه‌های عوامل شناخته‌شده جمهوری اسلامی را به نفع کسانی ضبط کرد که در داخل ایران در حال اعتراض هستند و قطعا به کمک نیاز دارند. ... (۱۹)

این را با سخنرانی اسماعیل بخشی در زیر مقایسه کنید

...................... امروز ما جمع شدیم معنی آن شورا های مستقل کارگری که میگیم چیست همینه یعنی جمع بشیم کاری به هیچکس نداشته باشیم اگر امیدتون به دولته اگر امیدتون به بخش خصوصی اگر نمیدونم امید تون اینست که فرد دیگری بیاد باز هم همین داستانه من خیالتون را راحت کنم همین آش است و همین کاسه است.

آلترناتیو ما شورا و جمعی است ما فرد محور نیستیم و فرد طلب نیستیم فرد طلبان و ناسیونالیست ها و نژاد پرست ها و مرتجعین خودشنو به ما نچسبونند آلترناتیو ما شورا های کارگریست یعنی جمعی تصمیم میگیریم برای خودمون از پایین حکم صادر میکنیم هر چی از بالا زدن سرمون بسه (۲۰)

این دو پیام متعلق به دو دنیای بسیار متفاوت هستند؛ اولی متعلق به دنیای سرمایه داری ست، دنیای نیرنگ و ریاکاری، حمایت از تحریم های امپریالیستی علیه یک کشور که فقط سبب رنج و درد مردم عادی میشود..... پاکسازی خبرنگاران اصلاح طلب که برای BBC و صدای آمریكا كار می كنند ... و دومی، متعلق به جهان كمونیستی ست دنیای شرافتمندانه، اتکا به قدرت خود و تصمیمات جمعی ......

... اولین سخنران، پسر اعلیحضرت همایونی!، پس از سمینار، به قصر خود، به آغوش خانواده اش بر میگردد و تا جلسه بعدی استراحت میکند و کماکان به ارتزاق از سرمایه ای که خانواده اش۴۰ سال پیش از ایران خارج کردند، ادامه میدهد. او پس از سخنرانی، محض احتیاط توسط نگهبانان محافظ، همراهی می شود. اما سخنران دوم، علیرغم تاکید مکرر بر ماهیت صلح آمیز مطالبات کارگران، در مسیر خانه دستگیر و روزها شکنجه می شود ... چنین است شکاف میان این دو جهان، هیچ چیزی جز بزیرکشیدن انقلابی جهان سرمایه داری، این شکاف را پر نخواهد کرد.

دامون سعادتی

۲۵ دسامبر ۲۰۱۸

یاداشت ها :

(1) youtube.com

(2) ilna.ir-مدیرعامل-کشت-صنعت-هفته-تپه-فراری-است

(3) youtube.com

(4) youtube.com

(5) youtube.com

(6) youtube.com

(7) irankargar.com

(8) hra-news.org

(9) fa.alalam.irمدیرعامل-جدید-نیشکر-هفت-تپه-معرفی-شد

(10) sosialism.com

(11) hesarr.com

(12) radiofarda.com

(13) sedayemardom.net

(14) sosialism.com

(15) radiozamaneh.com

(16) bbc.com

(17) irankargar.com

(18) bbc.com

(19)washingtoninstitute.org

(20) leftcom.org

Sunday, December 30, 2018
اعتصابات کارگری در ایران: این بار فرق میکند ......... | Leftcom

Error

Error message

PDOException: SQLSTATE[HY000]: General error: 1366 Incorrect string value: '\xD8\xA7\xD8\xB9\xD8\xAA...' for column 'title' at row 1: INSERT INTO {accesslog} (title, path, url, hostname, uid, sid, timer, timestamp) VALUES (:db_insert_placeholder_0, :db_insert_placeholder_1, :db_insert_placeholder_2, :db_insert_placeholder_3, :db_insert_placeholder_4, :db_insert_placeholder_5, :db_insert_placeholder_6, :db_insert_placeholder_7); Array ( [:db_insert_placeholder_0] => اعتصابات کارگری در ایران: این بار فرق میکند ......... [:db_insert_placeholder_1] => node/36412 [:db_insert_placeholder_2] => [:db_insert_placeholder_3] => 44.220.182.198 [:db_insert_placeholder_4] => 0 [:db_insert_placeholder_5] => rVBKiHDwpVxZq1stY-zyDaLjYIRSykzhasFPj2V-kvc [:db_insert_placeholder_6] => 1298 [:db_insert_placeholder_7] => 1711700682 ) in statistics_exit() (line 93 of /web/htdocs/www.leftcom.org/home/modules/statistics/statistics.module).
The website encountered an unexpected error. Please try again later.