آوریل ۱۹۴۵ : چشم انداز و دستورالعمل های حزب کمونیست انترناسیونالیست

مقدمه از سازمان کارگران کمونیست

در ایتالیا در هر شهری که پرسه بزنید، مدت زیادی طول نخواهد کشید که بنای یادبود برخی از « پارتیزان » های کشته شده را مشاهده کنید. اینکه همگی آنها قربانی « فاشیسم نازی » هستند، اما نه قربانی محصول خانگی، یعنی فاشیسم ایتالیایی، قابل تامل است. اینها با اسطوره سازی ملی و ناسیونالیستی ایتالیای « قربانی جنگ »، که در تاریخ ذکر شده در سند زیر آغاز شد، دسته جمعی یک آواز را میخوانند.

با کودتای بادولیو در ۲۵ ژوئیه ۱۹۴۳ برای از بین بردن موسولینی (با کمک برخی از رهبران فاشیست و سلطنت) به محض اینکه ایالات متحده و متحدینش در سیسیل پیاده شدند، قرار شد که ایتالیا را یک شبه از قدرت امپریالیستی غارتگر ِ ناکام به « قربانی » دیگر نازیسم تبدیل کنند. از آن زمان تا آوریل ۱۹۴۵، هنگامی که این سند منتشر شد، ایتالیا به دو بخش تقسیم شد، ایالات متحده و متفقین جنوب را اشغال کردند و در همان حال نازی ها موسولینی را از زندان نجات دادند تا وی را به عنوان رهبر دست نشانده جمهوری اجتماعی ایتالیا، معروف به جمهوری سالوا، نام شهری در شمال که در آن مستقر بود، منصوب کنند.

تا رسیدن ژوئن سال ۱۹۴۴، نازی ها رم را ترک کرده بودند، اما جنگ جانفرسا، تقریباً برای یک سال دیگر در شمال ادامه داشت. صدها هزار نفر در این زمان از هر دو طرف جان باختند اما مقاومت پارتیزانی، چیزی غیر از نمای کلی منافع نظم جدید دموکراتیک پسا-فاشیست پس از جنگ نبود. کمیته آزادی ملی (CLN) ، که بخش اعظم مقاومت را هدایت می کرد، ائتلافی از استالینیست های حزب کمونیست ایتالیا (PCI) تولیاتی، کاتولیک ها، لیبرال ها و سوسیالیست ها بود. اینها بودند که این قیام را به عنوان یک قیام بزرگ ملی علیه آخرین بقایای آلمانی ها و متحدان فاشیستی آنها برنامه ریزی کردند.

ویکی پدیا بطور غیر معمول در توصیف اتفاقات بعدی بسیار دقیق است.

قیام آوریل موضوعات مرتبط بین مقاومت و متفقین را بیش از پیش نمایان ساخت. _با توجه به بُعد انقلابی قیام در مراکز صنعتی تورین، میلان و جنوا، که اشغال هماهنگ کارخانه ها توسط کارگران مسلح در آنجا اتفاق افتاده بود، فرماندهان متفقین به محض اینکه جای آلمانی ها را گرفتند، به دنبال اعمال کنترل شدند._ در حالی که پادشاهی ایتالیا عملا حکمران جنوب بود، کمیته آزادی ملی که هنوز در قلمرو آلمان گنجانده شده بود، به عنوان یک سازمان پوپولیستی، برای سلطنت و صاحبان املاک در ایتالیا در دوران پسا-جنگ تهدید محسوب میشد. _با این حال، حزب کمونیست ایتالیا_ ( PCI )، تحت دستورالعمل های مسکو، متحدین را قادر ساخت تا برنامه خلع سلاح پارتیزانها را انجام دهند و آنها را از هرگونه تلاش انقلابی برای تغییر سیستم اجتماعی دلسرد کنند. _درعوض، حزب کمونیست ایتالیا، به منظور سست کردن ادعای آنها در اوضاع سیاسی پس از جنگ، بر وحدت ملی و_ « _دمکراسی مترقی_ » _اصرار کرد._ علیرغم نیاز مبرم به حل مسائل اجتماعی که پس از سقوط فاشیسم ادامه داشت، جنبش مقاومت به منظور حفظ وضع موجود تابع منافع رهبران متفقین شد.

en.wikipedia.org

با حمایت استالینیسم از تداوم دموکراسی سرمایه داری، حزب کمونیست انترناسیونالیست (PCInt)، مشخصا مورد تنفر حزب کمونیست ایتالیا برهبری تولیاتی شد. تولیاتی نه تنها شخصاً، هرچند ناموفق، دستور قتل اونوراتو دامن را صادر كرد، بلکه سایر مبارزین پیشرو نیز در واقع به قتل رسیدند. در مارس ۱۹۴۵ فاوستو آتی در خانه خود مورد اثبات گلوله قرار گرفت و ماریو آکواویوا، که در تبلیغ پیام حزب، یعنی محکوم کردن همه طرف های درگیر در جنگ جهانی دوم به مثابه جنگ امپریالیستی، فعال بود، در ماه ژوئیه در خیابان ترور شد.

آن نگرانی که در طول سند ذیل که مربوط به هفته های آخر جنگ جهانی دوم است، ابراز میشود، تأکید میکند که طبقه کارگر ملزم است تا مخالفت خود را نه تنها با نیروهای فاشیستی باقی مانده، بلکه با بورژوازی « دمکراتیک » نیز تقویت کند، در عین حال این را نیز برسمیت می شناسد که با در نظر گرفتن زمینه توازن نیروهای طبقاتی در سال۱۹۴۵ اختصاص کاراکتر واقعاً پرولتری به جنبش موجود، برخلاف کاراکتر صرفاً « ضد فاشیستی »، بسیار دشوار بنظر میرسد.

گرچه این متن به یک زمان و مکان ِ مشخص مربوط می شود، اما حقیقت کلی تری را نیز بیان می کند که امروز نیز به همان اندازه ۷۵ سال پیش، مطرح است و آن اینکه، منافع طبقه کارگر هرگز با قرار گرفتن در پشت جناح های بورژوازی، چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، تامین نمیشود. با نزدیک شدن ۷۵ مین سالگرد پایان جنگ در اروپا، طبقه حاکم بریتانیا در تلاش است تا از این مناسبت برای تحریک احساسات میهن پرستانه استفاده کند. یکبار دیگر گفته می شود که با وجود بحران اقتصادی و بیماری همه گیر ویروس کرونا، بخاطر حفظ « منافع ملی » باید همه چیز را تحمل کنیم و رنج ببریم، یادآوری این نکته بی مناسبت نیست که حتی در شدیدترین شرایط کشتار بی رحمانه امپریالیستی جنگ جهانی دوم، چپ کمونیست بر روی موضع « نه به جنگ ِ بین ملت ها » و « نه به صلح ِ بین طبقات » خود ایستاد.

اصل نسخه ایتالیایی را می توانید در جزوه Il process di formazione e nascita del Partito Comunista Internazionalista (فرآیند شکل گیری و تولد حزب کمونیست انترناسیونالیست) مشاهده کنید.

بخشنامه داخلی کمیته اجرایی حزب کمونیست انترناسیونالیست

رفقای عزیز

از آنجا که مرحله فعلی مبارزات سیاسی در ایتالیا که تحت سلطه و هدایت احزاب کاراکترا بورژوائی، به سرعت در حال شکل گیری به سمت قیام میباشد و همچنین برای جلوگیری از بروز سوء تفاهمات در نگرش گروههای محلی و کارخانه ای خودمان، لازم است با دقت، چشم انداز حزب را روشن و دستورالعملهای مربوط به « قیام ملی » را اعلام کنیم.

اسناد قبلی، برداشت ما از اوضاع را به وضوح تعریف کرده اند. از زمان نخستین حضور ما در مجامع عمومی، ما این عقیده را ابراز كرده بودیم كه ۲۵ ژوئیه [ سال ۱۹۴۳ رجوع کنید به مقدمه - مترجم ]، علیرغم کاراکتر كودتائی اش، نمایانگر اولین شکاف در نظم سیاسی و اجتماعی بورژوازی بود، اما جامعه سرمایه داری توانسته بود با بسیج توده ها در خدمت جنگ دموکراتیک، این زخم را التیام بخشد و از این طریق آنها را تسلیم اراده آنچه که ما از آن تحت نام « نیروهای هژمونیک » جنگ یاد کردیم، کنند. کوتاه سخن اینکه، مبارزه پرولتاریا از سطوح اجتماعی و طبقاتی به میدان مبارزات ناب ضد-فاشیستی و ضد-آلمانی منتقل شد و فازهای این مبارزه، به لحاظ تئوری و عملی، در اپیزودهای مختلف جنگ ِ در حال جاری، حل شدند.

رویدادهای بعدی، صحت این تفسیر را اثبات کرد و همچنین تأییدی بود بر این دیدگاه حزب که تشخیص داده بود که طبقه کارگر همچنان به عنوان پیاده نظام یکی از دو جبهه متخاصم عمل کرده و بدینسان تا زمانی که انگیزه های شدید برای جنگ تحلیل رود، حفظ نظم بورژوازی ادامه خواهد یافت. بدون مداخله مستقیم تأثیرات ناشناخته، ما تشخیص دادیم که بحران جامعه بورژوایی و بنابراین احتمال افزایش موج انقلابی، با جابجایی خود در روند گذشت زمان، با فرسودگی نیروهایی که درگیری را برانگیخته و از تلاشهای نظامی پشتیبانی کرده بودند، همزمان خواهد شد. بنابراین در مواجهه با اشتیاق مکرر برای اعتصاب شورش گرانه، ما منطقا موضع انتقادی گرفتیم، نه به این دلیل که ما مخالف استفاده از سلاح و اعتصاب بودیم، بلکه به این دلیل که در شرایط واقعی و تحت حاکمیت نیروهای سیاسی غالب، آنها تجلی تلاش برای درگیر کردن پرولتاریا در مبارزه ای بودند که نه تنها به پرولتاریا تعلق نداشت، بلکه با اهداف خاص بورژوازی مطابقت میکرد.

بنابراین ما به کارگران نیز خاطرنشان کردیم که اگر حرکت های جمعی هم صورت می گرفت، وظیفه ما این بود که با کاراکتر روشن ضد جنگ و ضد میهن پرستانه، در آنها مداخله کنیم، همان کاراکتری که علاوه بر اینجا، ما دوست داشتیم با آن، جبهه متحد سازمان یافته از پایین را، که موجودیت نیافت، تحت تأثیر قرار دهیم.

برای تعریف نگرش مان در مواجهه با قیام پیشنهادی و مطمئناً قیام ضد- فاشیستی پیش رو، نیازمندیم که این پایه های استدلال را خلاصه وار بخاطر بسپاریم. ما به هیچ وجه انکار نمی کنیم که مشکل تخریب دستگاه سرکوبگر فاشیستی بازمانده وجود دارد: انکار این مسئله برای ما مسخره خواهد بود.

اما ما همچنین می دانیم که در شرایط فعلی، اقدامات ضد-فاشیستی توسط نیروهای سیاسی مسلط به منظور حفظ بورژوازی و دفاع از مام وطن انجام می شود. با آنکه هدفشان از بین بردن فیزیکی نمایندگان رسمی سرکوب فاشیستی ست، اما آنها نه تنها متمایلند که پایه های اجتماعی فاشیسم (رژیم تولید سرمایه داری) دست نخورده باقی بماند، بلکه در عوض انرژی پرولتری را به بجای انقلاب، به سمت جنگ، مام وطن و دموکراسی منحرف میکنند. واضح است که برای ما هیچ مبارزه ضد فاشیستی جدا از مبارزه با سرمایه داری وجود ندارد و هرگز نمی توان از نابودی رادیکال فاشیسم سخن گفت مگر اینکه پایه های تاریخی که این نوع سلطه سرمایه از آن سرچشمه میگیرد، ریشه کن شود. به همین دلیل برای ما این امر مشخص است که تنها طبقه کارگر، اگر در زمین انقلابی و طبقاتی عمل کند، وظیفه تاریخی از بین بردن فاشیسم را داراست. طبقه کارگر هرگز نمی تواند از سازمانهایی مانندکمیته ملی آزادی ( CLN ) پیروی کند، که در مدار سیاست بورژوازیی حرکت می کنند. از طرف دیگر، ما گناه فکر کردن انتزاعی را مرتكب می شدیم اگر این مسئله را تشخیص نمیدادیم كه در حوادث شورش گرانه كه شاهد آن خواهیم بود، ابتکار عمل را همان نیروهایی در دست دارند و خواهند داشت كه بر منازعه جهانی تسلط دارند، در روابط فعلی قدرت، رویای تغییر مسیر تاریخ تنها با مداخلات خود و تبدیل یک جنبش دمکراتیک-میهن پرستانه به یک جنبش انقلابی طبقاتی، خیال پردازی بیش نیست.

بنابراین مداخله گری ما از این معیارها الهام خواهد گرفت:

۱، انتقاد پیشگیرانه از اهداف سیاسی و از جهت گیری تاکتیکی قیام ملی و اعتصاب مسلحانه؛

۲، مداخله در جنبش شورش گرانه هر کجا که قیام خصلت توده ای به خود بگیرد و عملکرد در آن به عنوان یک نیروی سیاسی متمایز .

۳، استفاده از جوش و خروش حاضر برای کسب موقعیتی که بتواند هم به نفع ادامه مبارزات پرولتری در ماههای آینده باشد و هم به تقویت حزب انجامد.

با توجه به نکته اول، کار رفقا باید بسیار هوشیار و تاکتیکی باشد: نباید اساس نقد خود را بر کارشکنی و خرابکاری انتزاعی اعتصاب و قیام قرار دهیم، بلکه اهداف و خواستهای آنها را توضیح داده، خطای سیاسی جنبش شورش گرانه که صرفاً برای اهداف دموکراتیک و حتی بدتر از آن، میهن پرستانه و سلطه جو فعالیت میکند را، نشان دهیم: همیشه با بیان این مطلب که اگر جنبش توده ای شکل گیرد، ما در کنار پرولتاریا خواهیم بود تا با شعارهای خود و نیز شعار های کلاسیک در این مبارزات شرکت کرده و بدان جهت دهیم.

در مورد نکته دوم، بدیهی است که با مداخله در اقدامات توده ای و فقط در آنها، ما با همان دستگاه سرکوبگر فاشیستی که سایر جنبشهای سیاسی با آن مبارزه می کنند، می جنگیم؛ اما وظیفه همیشگی ما این است که نفوذ خود را در درون طبقه کارگر افزایش دهیم تا در این تجربه خونین، مسلح به ابزارهای سیاسی و عملی لازم، بتوانیم فراتر از آن به هدف نهایی فتح قدرت در مراحل بعدی بحران برسیم.

اما در مورد نکته سوم، شعارهایی که حزب از طریق نشریات خود به اطلاع رفقای توده سازمانی خواهد رساند:

۱، تسلیح پرولتاریا؛

۲، ایجاد جبهه متحد سازمانی که از پایین (شوراهای کارگری و غیره) برای دفاع از هرگونه دستاوردی و نیز برای گسترش مبارزات طبقاتی طبق برنامه واحدی که به صورت دموکراتیک تصمیم گرفته می شود، فعالیت می کنند.

این شعارها برای اعضای حزب و گروههای کارخانه الزام آور اند: اول به این معنی که هیچ چیزی نباید برای تقویت و مسلح شدن حزب و سازمان های کارگری به طور کلی، مورد غفلت واقع شود. دوم به این معنا که گروه های کارخانه ای ما باید محرک اصلی ابتکار عمل با اهداف طبقاتی در محیط کار باشند. بدیهی است که در تمام اپیزودهای مبارزه پرولتری که ممکن است رخ دهد (اشغال کارخانه، سلب مالکیت و غیره)، رفقا همیشه باید با یک عملکرد دوگانه تصریح اهداف و کشاندن مبارزه به یک زمین صریح طبقاتی و محدود نشدن به مبارزه فوری علیه فاشیسم، شرکت کنند.

برای جلوگیری از به مخاطره انداختن کادرهای ما که بسیار هم محدودند، رفقا باید از ابتکار عمل هر فعالی که فراتر از محدوده ایکه در بالا ذکر شد، گام میگذارد، اجتناب کنند. در جلسات بعدی رهبری گروهی، توضیحات عملی ارائه خواهد شد.

کمیته اجرایی حزب کمونیست انترناسیونالیست *PCInt*

AttachmentSize
PDF icon April 1945 F L.pdf229.13 KB
Monday, May 11, 2020
آوریل ۱۹۴۵ : چشم انداز و دستورالعمل های حزب کمونیست انترناسیونالیست | Leftcom

Error

Error message

PDOException: SQLSTATE[HY000]: General error: 1366 Incorrect string value: '\xD8\xA2\xD9\x88\xD8\xB1...' for column 'title' at row 1: INSERT INTO {accesslog} (title, path, url, hostname, uid, sid, timer, timestamp) VALUES (:db_insert_placeholder_0, :db_insert_placeholder_1, :db_insert_placeholder_2, :db_insert_placeholder_3, :db_insert_placeholder_4, :db_insert_placeholder_5, :db_insert_placeholder_6, :db_insert_placeholder_7); Array ( [:db_insert_placeholder_0] => آوریل ۱۹۴۵ : چشم انداز و دستورالعمل های حزب کمونیست انترناسیونالیست [:db_insert_placeholder_1] => node/36904 [:db_insert_placeholder_2] => [:db_insert_placeholder_3] => 44.204.218.79 [:db_insert_placeholder_4] => 0 [:db_insert_placeholder_5] => DwTbCz9vHdaLhPP8-vdhBpr3u21k9IAGOAJ2OQsjHos [:db_insert_placeholder_6] => 1068 [:db_insert_placeholder_7] => 1711625037 ) in statistics_exit() (line 93 of /web/htdocs/www.leftcom.org/home/modules/statistics/statistics.module).
The website encountered an unexpected error. Please try again later.